پيام
+
آن روز؛
بگشوده بال و پر،
با سر به سوي وادي خون رفتي،
گفتي :
ديگر به خانه باز نمي گردم
امروز من به پاي خود رفتم.
فردا؛
شايد مرا بياورند به شهر،
بر روي دست ها
اما؛
حتي تو را به شهر نياوردند
گفتند :
چيزي از او به جاي نمانده؛
جز راه ناتمام !جز راه نا تمام!

*هور*
90/6/12

پلاكهاي رقصان
راه نا تمامي كه جلوي من و تو كشيده اند وآيا ما نيز همانند آنها مرد راه هستيم....؟!آيا ما هم براي ولايت سر و جان ميدهيم؟!
حرف هاي تنهاي
التماس دعا.صلوات
پلاكهاي رقصان
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
خادمة الشهدا
لايک مشدد:(
پلاكهاي رقصان
:))