شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ قبل از عمليات والفجر مقدماتي بود، شب جمعه برادران درخواست کردند که براي خواندن دعاي پر فيض کميل در مسجد پادگان جمع شويم. يکي از دوستان نابينا بود و جايي را نمي‌ديد. قبل از اعزام، هرچه تلاش کردند تا مانع از آمدنش به جبهه شوند موفق نشدند. مي‌گفت: «مي‌توانم لااقل آب براي رزمندگان بريزم».
آن شب در اواسط دعا بلند شد. مدام صدا مي‌زد: «يابن‌الحسن (عج)، مهدي جان کجا مي‌روي؟ من نابينا هستم. من نابيناي چشم بسته را از اين گرفتاري و فلاکت نجات بده». در حال گريه به راه افتاد و 20 متري جلو رفت و فرياد زد: «خدا را شکر، خدا را شکر، چشمانش باز شد، بچه‌ها دورش حلقه زدند و او را غرق بوسه کردند. آن شب همگي خدا را شکر کرديم که امام زمان (عج) به مجلس‌مان عنايت نمودند.»
كاش:(
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top