پيام
+
خاطره اي از حاج احمد متوسليان:همراه ما کشيده بود عقب.بايد يک کم استراحت ميکرديم و دوباره ميرفتيم جلو.<br>قوطي کنسرو را باز کردم و گرفتم طرف حاجي.<br>نگاهم کرد.گفت«شما بخورين.من خوراکي دارم.»<br>دست مالش را باز کرد.نان و پنيري بود که چند روز قبل داده بودند.<br>

رهبرم سيد علي
91/2/21

محمد_عابديني
به هيچ چيزي وابسته نبودن ... حتي ذره اي اسير اميالشون نبودن ... خوش به حالشون :(
پلاكهاي رقصان
خوش به حالشون واقعا...
ياسيدالکريم
:(( * کان لي اخ في الله *
||عليرضا خان||
هر موقعي که *حاج احمد* پيدايش نبود...سراغش در دستشويي ها مي گرفتند...چفيه به صورت...مشغول نظافت بودند.....ما کجا....آنها کجا....
×رزسفيد×
شهدا را ياد کنيد حتي با ذکر يک صلوات...اللهم صل علي محمد و آل محمد وعجل فرجهم
||عليرضا خان||
اللهم صل علي محمد و آل محمد وعجل فرجهم