پيام
+
*فرصت دهيد گريه کند بيصدا،فرات
با تشنگان بگويد از آن ماجرا، فرات
گيرم فرات بگذرد از خاک کربلا
باور مکن که بگذرد از کربلا، فرات
با چشم اهل راز نگاهي اگر کنيد
در بر گرفته مويهکنان مشک را فرات
چشم فرات در ره او اشک بود و اشک
زان گونه اشکها که مرا هست با فرات
حالي به داغ تازهي خود گريه ميکني
تا ميرسي به مرقد عباس، يا فرات*
*زهرا بانو*
91/4/13
پلاكهاي رقصان
*از بس که تير بود و سنان بود و نيزه بود/
هفتاد حجله بسته شد از خيمه تا فرات/
از طفل آب، خجلت بسيار ميکشم/
آن يوسفم که ناز خريدار ميکشم*
پلاكهاي رقصان
شعر از:عليرضا قزوه
.:پريماه:.
http://yasbahar.parsiblog.com/Me/
پلاكهاي رقصان
...