پيام
+
*خودشان كه بخواهند..*
سال 74 بود كه با بچه ها در منطقه كار مى كرديم. بيل مكانيكى را مقدارى از جاده خارج كرديم تا به آن طرفتر
برويم ولى دستگاه خاموش شد. هر كارى كرديم، راه نيفتاد. گفتم حتماً گازوئيل تمام كرده. رفتيم كه از مقر
گازوئيل بياوريم، در حالى كه ما رفته بوديم راننده دستگاه را كار مى اندازد و مى گويد كه با بيل آن دو سه تا بزنم
تا بچه ها بيايند و همان جا را كه دستگاه مانده بود، مى كند.
توحيدي
91/5/31
پلاكهاي رقصان
*در همان اولين بيل پيكر مطهر يك شهيد پيدا ميشود.(شهيد علي محمودوند)*
ان سالهاي دوست داشتن
دوکوهه السلام گردان تخريب رفيقان جا مانده زتقدير /ان سالهاي دوست داشتني
پلاكهاي رقصان
:(