شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ طبيعي بود كه تداركات گردان هواي او(شهيد برونسي)را بيشتر داشته باشد؛ گاهي مخصوصاً براش پتوي نو مي‌آوردند، گاهي هم پوتين و لباس نو، و از اين جور چيزها. دست رد به سينه‌شان نمي‌زد. قبول مي‌کرد، ولي بلافاصله مي‌رفت بين بسيجي‌ها مي‌گشت. چيزهاي نو را مي‌داد به آن هايي که وسايل‌شان را گم کرده بودند، يا درب و داغان شده بود.
آرزو به دل بچه‌هاي تدارکات ماند که يک بار او لباس نو تنش کند، يا پتوي نو بيندازد روي خودش؛ من که هميشه همراهش بودم، فقط در يک عمليات ديدم که لباس نو پوشيد؛ عمليات بدر؛ همان عملياتي که در آن شهيد شد ...
*« سايت تبيان به نقل از خاک هاي نرم کوشک و ساکنان ملک اعظم 2»*
يکي از معادله هاي تا ابد حل نشدني جنگ است شهيد برونسي ....
درسته...
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top