پيام
+
طبيعي بود كه تداركات گردان هواي او(شهيد برونسي)را بيشتر داشته باشد؛ گاهي مخصوصاً براش پتوي نو ميآوردند، گاهي هم پوتين و لباس نو، و از اين جور چيزها.
دست رد به سينهشان نميزد. قبول ميکرد، ولي بلافاصله ميرفت بين بسيجيها ميگشت. چيزهاي نو را ميداد به آن هايي که وسايلشان را گم کرده بودند، يا درب و داغان شده بود.

كيمياي ناب
91/6/4
پلاكهاي رقصان
آرزو به دل بچههاي تدارکات ماند که يک بار او لباس نو تنش کند، يا پتوي نو بيندازد روي خودش؛ من که هميشه همراهش بودم، فقط در يک عمليات ديدم که لباس نو پوشيد؛ عمليات بدر؛ همان عملياتي که در آن شهيد شد ...
پلاكهاي رقصان
*« سايت تبيان به نقل از خاک هاي نرم کوشک و ساکنان ملک اعظم 2»*
||عليرضا خان||
يکي از معادله هاي تا ابد حل نشدني جنگ است شهيد برونسي ....
پلاكهاي رقصان
درسته...