شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ تو به من خنديدي و نمي دانستي
من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم
باغبان از پي من تند دويد
سيب را دست تو ديد
غضب آلود به من كرد نگاه
سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تو رفتي و هنوز،
سالهاست كه در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تكرار كنان مي دهد آزارم
و من انديشه كنان غرق در اين پندارم
كه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت...
.
.
.
حميد مصدق

خطا در آدرس عکس
*ياس*
پرشين
درست شد؟
و تو رفتي و هنوز، سالهاست كه در گوش من آرام آرام خش خش گام تو تكرار كنان مي دهد آزارم ....آزار نميده...دلتنگ ميکنه آدمو...
ساكت شدي خادمه...........آروم مياي.......بي صدا ميري..........
دلتنگي گاهي آزار دهنده است...
*ياس*
درست شد...و بسيار زيبا
خ س ت ه م...
ممنونم ياس...
حس ميكنم تو رو...
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید
vertical_align_top