پيام
+
شايد كه سفره هاي پر از نان براي بعد
در خانه فقر آمده، ايمان براي بعد
يک روز دوست پشت در خانه اش نوشت:
ما خسته ايم، ديدن مهمان براي بعد
يک كوچه در كنار من و كودكي بكش
تصوير مرد پير خيابان براي بعد
جا مانده است دفتر فرياد در حياط
فرصت دهيد، بارش باران براي بعد
هرگز كسي نديد كه يخ زد نگاهمان
هرگز كسي نگفت زمستان براي بعد
پرواز، اين هميشه ترين، پيش روي ماست
يک عمر پشت ميله زندان براي بعد

* کميل *
91/7/15
پلاكهاي رقصان
شايد براي بعد، كسي از تبار من/
بهتر بگويد عاطفه، انسان براي بعد
پلاكهاي رقصان
*احسان يزدي*
*زهرا بانو*
نظر اول و دوم مال منه!
پلاكهاي رقصان
اون كه بعله...من و تو نداريم:)
*زهرا بانو*
مال ِ منه! همين! :))
پلاكهاي رقصان
:)
*زهرا بانو*
:))